راههای اثبات دعوای ممانعت از حق
راههای اثبات دعوای ممانعت از حق
یکی از دعاوی مطروحه در محاكم قضايی، دعوای ممانعت از حق است. بر اساس ماده 159 قانون آیین دادرسی مدنی، دعوای ممانعت از حق عبارت است از تقاضای كسی كه رفع ممانعت از حق ارتفاق يا انتفاع خود را در ملک ديگری بخواهد.
چنانچه كسی مانع استفاده از حقوق قانونیتان در ملک شما شده است و به عبارت دیگر به شما اجازه ندهد كه مثلا از زمين كشاورزی يا ملک مسكونی خود استفاده كنيد اما ملک یا زمین شما را در تصرف خود نگرفته باشد، ممانعت از حق کرده است و شما حق داريد نسبت به طرح اين دعوی در محاكم اقدام کنید.مطابق قانون هیچ کس نمیتواند استفاده از حق خود را وسيله مزاحمت دیگران قرار دهد يا از محل مسکونی به عنوان محل اشتغال استفاده کند و استفاده از حق خود را عامل مزاحمت و تجاوز به حقوق دیگران قرار دهد.
باید به این نکته توجه داشت که در دعوای تصرف عدوانی، ديگری علاوه بر ممانعت از حق شما در استفاده از زمين، آن را در تصرف خود نيز نگه داشته است اما در دعوای ممانعت از حق، فقط مانع استفاده از حق شما شده و آن را در تصرف نگرفته است.
خواهان در دعوای ممانعت از حق بايد اثبات کند كه موضوع دعوا قبل از خارج شدن ملک از تصرف وی يا قبل از ممانعت يا مزاحمت، در تصرف و مورد استفاده وی بوده و بدون رضايت او يا از راهی غيرقانونی از تصرف وی خارج شده است.
در دعوای ممانعت از حق، ارایه سند مالكيت، دليل بر سابقه تصرف و استفاده از حق است مگر آن كه طرف مقابل، سابقه تصرف و استفاده از حق خود را به طريق ديگری ثابت کند.
دادگاه در صورتی رأی به نفع خواهان صادر میکند كه به طور مقتضی احراز كند خوانده، ملک را عدواناً تصرف کرده و مانع از حق استفاده خواهان شده یا در استفاده از این حق، مزاحمتی برای او ایجاد کرده است.
قانونگذار در ماده 160 قانون آیین دادرسی مدنی، در خصوص دعوای مزاحمت میگوید دعوای مزاحمت عبارت است از دعوايی كه به موجب آن متصرف مال غيرمنقول، درخواست جلوگيری از مزاحمت كسی را مطرح میکند كه نسبت به متصرفات او مزاحم است؛ بدون اين كه مال را از تصرف متصرف خارج كرده باشد.
نکته مشترک در دعاوی رفع تصرف عدوانی، رفع مزاحمت و ممانعت از حق، اثبات سابقه تصرف در گذشته است و وجود سند مالكيت دليل بر اين امر یعنی سابقه تصرف در گذشته محسوب میشود.
نكته مشترک ديگر در هر سه دعوای فوق، اثبات اين است كه موضوع دعوا بدون رضايت متصرف اصلی يا از راهی غيرقانونی، از تصرف وی خارج شده است. در صورتی که دعوای مزاحمت، منتهی به اختلاف در حقی که موجب مزاحمت شده است، نباشد، مدعی نمیتواند از منکر مزاحمت درخواست سوگند کند مگر آنکه در دعوای مزاحمت، مدعیعلیه ادعا کند در عملی که موجب مزاحمت شده، ذیحق است. در این صورت مدعی میتواند نسبت به آن امر درخواست سوگند کند.
به عنوان مثال، فردی علیه دیگری دعوای رفع مزاحمت اقامه میکند و مدعی است که خوانده مانع از این میشود که آب به مزرعهاش ببرد.
خوانده نیز در پاسخ میگوید که نهر، ملک اختصاصی و شخصی او است و خواهان حق بردن آب به مزرعهاش را ندارد. با این حال خواهان منکر میشود و مالکیت و اختصاصی بودن نهر خوانده را رد میکند و خود مدعی مالکیت نهر میشود.
در چنین مواردی، منشأ دعوی، رفع مزاحمت نسبت به مالکیت نهر است. در این صورت است که خوانده میتواند از خواهان، رفع مزاحمت را درخواست کرده و بر مالکیت خود نسبت به نهر سوگند یاد کند.
+ نوشته شده در سه شنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۶ ساعت 13:22 توسط سیدمهدی موسوی
|
بســـــــــــــم الله الرحمــــــــــــــن الرحیــــــــم